بایگانی

Archive for نوامبر 2012

از زرق و برق غرفه فارس تا لباس شخصی‌های خبرنگار‌نما

حاشیه‌های برگزاری نمایشگاه مطبوعات 91
از زرق و برق غرفه فارس تا لباس شخصی‌های خبرنگار‌نما

تجربه حضور در نمایشگاه مطبوعات، آنهم بعنوان یکی از مسئولان رسانه متبوع، تجربه نو و بدیعی است. البته این تجربه وقتی رنگ و بوی خاص‌تری به خود می‌گیرد که یکی از بد‌ترین محل‌های موجود را به رسانه شما اختصاص دهند. با این حال از نظر نگاه تجربی، اتفاق بدی محسوب نمی‌شود.

شاید اکثر روزنامه نگاران و فعال رسانه‌ای هم با من هم عقیده باشند که از زمان جدا کردن نمایشگاه مطبوعات از نمایشگاه کتاب‎، روند رو به افول کیفی و کمی نمایشگاه مطبوعات استارت خورده باشد. در این میان رشد انبوه رسانه‌های محافظه کار و وابسته به نهادهای خاص و البته زرق و برق غرفه‌هایشان، مناظر بدیعی را پیش روی شما قرار می‌دهد که مروری بر این شرایط خالی از لطف نیست.

روند عمومی برگزاری نمایشگاه

نوزدهمین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری‌های کشور با شعار ‍ رسانه، کلام صادقانه، نگاه منصفانه آغاز به کارکرد که انتخاب این شعار با توجه به شرایط کشور انتخاب جالبی به نظر‌ می‌رسد. اینکه اصولا مرز رعایت کلام صادقانه و همچنین نگاه منصفانه به مسائل کجاست و چه کسی مسئول تعیین آن است، از بزرگ‌ترین ابهامات این شعار است که با توجه به اندیشه‌های جناح حاکم بر کشور، به نظر می‌رسد نوعی هشدار به رسانه‌ها مبنی بر رعایت جوانب مختلف کشور در راستای اطلاع رسانی است.

ساعت بازدید نمایشگاه طبق عرف معمول از ساعت ۸ صبح الی ۸ شب بود که زمان نسبتا مناسبی برای بازدید کارمندان، دانشجویان و دیگر اقشار جامعه محسوب می‌شود. نمایشگاه امسال در شبستان اصلی مصلی و در حدود ۲۴ راهروی شرق- غربی و ۳ راهروی شمالی – جنوبی برگزار شد. به طور کلی نحوه چینش بخش‌های مختلف مصلی بر حسب نوع رسانه‌ها به ۱۲ بخش خبرگزاری‌ها، پایگاه‌های خبری، روزنامه‌ها، دانشجویی، بین الملل و… تقسیم شده بود. که روزنامه‌ها و رسانه‌های کمتر شناخته شده یا رسانه‌هایی که از نظر خط مشی با مسئولان اختلاف دارند در حاشیه‌های این راهرو‌ها و غرفه رسانه‌های همسو از جمله فارس، ایران، جام‌جم، همشهری و… در مرکزیت راهروی اصلی شمالی و جنوبی قرار داشت که موقعیت خوبی محسوب می‌شد.

چینش رسانه‌ها و محاصره رسانه‌های منتقد

در نگاه اول وقتی که وارد نمایشگاه شدم، تصور کردم که نظم مشخصی برای تعیین محل غرفه رسانه‌های مختلف وجود ندارد. بنابراین سعی کردم که برحسب حروف الفبا یا حتی نوع رسانه که روزنامه یا خبرگزاری یا سایت باشه یه نطم مشخص رو پیدا کنم. هرچقدر تلاش کردم این نظم رو پیدا نکردمٰ. خیلی اتفاقی یکی از دوستان گفت اگر دقت کنی چینش غرفه‌ها بر اساس جلوگیری از دسترسی سریع و آسان به غرفه‌های منتقد انجام شده و این در حالی‌ است که خبرگزاری ایلنا علاوه بر اینکه در راهروی فرعی ۱۴ قرار داشت. از سمت راست به خبرگزاری آنا متعلق به دانشگاه آزاد و از سمت چپ به خبرگزاری ایکنا (خبرگزاری قرآن) و از رو به رو به خبرگزاری جدید التاسیس تسنیم منتهی می‌شد که هرکدام از این خبرگزاری‌ها و افراد شاغل در آن‌ها توانایی‌های زیادی در مورد لطف و عنایت قرار دادن دگراندیشان دارند.

{غرفه اعتماد در انتهای يك راهروی فرعی}

یا نمونه دیگری که در این میان مورد اشاره است، محل غرفه اعتماد و همچنین محل قرارگرفتن روزنامه آرمان و آفتاب یزد بود که هرکدام در آخرین ردیف راهرو‌ها قرار داشتند و عملا دسترسی گذری به این غرفه‌ها امکان پذیر نبود و باید با آدرس دقیق دنبال این غرفه‌ها می‌گشتیم.

غرفه خبرگزاري فارس و ديدگان حيرت زده حضار

یکی از بهترین شاخص‌های پیدا کردن مقصد برای بازدید کنندگان، مسئولان غرفه‌ها و دیگر افراد حاضر در نمایشگاه امسال غرفه خبرگزاری فارس بود. ترکیب زرد و نارنجی این غرفه بزرگ با چراغ‌های هالوژن زیبا و البته مانیتورهای زیبایش شاخص اصلی برای دادن آدرس به میمهانان و همکاران بود.

طبق محاسبات ساده می‌شد گفت که غرفه خبرگزاری فارس پر خرج‌ترین غرفه و در بهترین جای ممکن در مصلی تهران تعبیه شده بود. ۱۰۰ متر مربع حدودا مساحت این غرفه بود که با کاغذ دیواری لوگوی فارس، استقرار بخش اعظمی از تحریریه و همچنین غرفه‌های کتاب و فروش محصولات تزئین شده بود.

{غرفه خبرگزار‌ی فارس}

دور تا دور غرفه خبرگزاري فارس كامپيوتر هاي تحريريه اين خبرگزاري چيده شده بود و خبرنگاران اين رسانه همزمان به كار خود در نمايشگاه مشغول بودند. خب در این شرایط غرفه فارس از‌‌ همان بدو ورود به تالار عظیم مصلی قابل رویت بود و ما خبرنگاران رسانه‌های دیگه به ویژه همکارانم در ایلنا نیز با رویای رفع تبعیض‌ها این چند روز رو سپری کنیم.

{غرفه کوچک و البته پر رونق خبرگزاری ایلنا}

مشکلات کاغذ و عذرخواهی غرفه‌داران

دوستانی که نمایشگاه مطبوعات چند سال اخیر رو دیده باشند، همگی بر این مساله اتفاق نظر خواهند داشت که غرفه موسسه همشهری یکی از شلوغ‌ترین‌ها از نظر مراجعه عموم مردم بود اما نکته جالب اینجاست که در نمایشگاه امسال غرفه همشهری یکی از خلوت‌ترین غرفه‌ها در زمینه مراجعه عموم بود.

{غرفه خلوت موسسه همشهری}

شاید دلیل اصلی این مساله عدم ارائه نشریه رایگان و همچنین عدم حضور چهره‌های شاخص این موسسه به ویژه تحریریه همشهری جوان باشد. البته مهم‌ترین دلیل عدم ارائه نشریه رایگان به نظر می‌رسد مشکلات ناشی از کمبود کاغذ باشه که در غرفه‌های دیگکه هم این مساله مشاهده شد.

{عذرخواهی روزنامه جمهوری اسلامی از مردم}

وقتی از مقابل غرفه روزنامه جمهوری اسلامی و تعداد دیگری از نشریات عبور می‌کردم یه اطلاعیه تحت عنوان اعتذار به معنی عذرخواهی دیدم با این مضمون که مخاطب گرامی از اینکه مثل سال‌های گذشته نمی‌توانیم روزنامه رایگان در اختیارتان بگذاریم معذرت می‌خواهیم. این اطلاعیه شدیدا باعث تاثر بود چرا که عمق فشار بر مطبوعات را نشان می‌داد.

حاشیه‌های بازدید نوری‌زاد و سردار علایی از نمایشگاه امسال

عرف رایج در نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری‌ها این است که با حضور شخصیت سیاسی‎، اجتماعی، فرهنگی و… در نمایشگاه، مسئولان غرفه‌ها تلاش می‌کنند با دعوت از این افراد زمان کوتاهی را ضمن گپ و گفت دوستانه به مصاحبه راجع مسائل مختلف بپردازند که در مورد نوری‌زاد نیز همین اتفاق افتاد.

زمانی که گفت‌و‌گوی ساده و دوستانه خبرنگاران ایلنا با محمد نوری‌زاد بعنوان یک سینماگر به پایان رسید، افرادی مجهول الهویه که البته خودشان را دارای صاحب غرفه معرفی کردند با لحنی سرشار از کینه خطاب به نوری زاد گفتند که: آقای نوری‌زاد لطفا به غرفه جرس و بی‌بی سی هم بیایند. نوری زاد در کمال آرامش خطاب به این افراد گفت: شما آدرس بدید که من بیام.

https://i0.wp.com/snn.ir/Images/News/Smal_Pic/11-8-1391/IMAGE634873765699644147.jpg

{فردی که با ریش و کت و شلوار روشن در عکس مشاهده می‌شود، عامل اصلی درگیری بود}

با خروج نوریزاد از غرفه ایلنا یکی از خبرنگاران خبرگزاری فارس جلوی ایشان را گرفت و علیرغم روند معمول بدون دعوت از ایشان برای حضور در غرفه شروع به پرسیدن سوالاتی درباره فیلم شعبون‌ بی‌مخ‌ها و نامه‌های اعتراضی وی پرداخت که نوری زاد مشغول پاسخگویی بود.در همین حین فردی که با کینه با نوری‌زاد صحبت کرد بود با ۱۰ نفر از افرادی که از نظر ظاهر کاملا شبیه خودش بودند به محل برگشت و شروع به طعنه و کنایه زدن شد.

در حالی که جمعیت عظیمی در مقابل غرفه ایلنا تجمع کرده بودند نوری زاد تلاش داشت در فضایی آرام نسبت به این پرسش‌ها پاسخ گو باشد که به دلیل فشار و لفظ افراد معلوم الحال این مساله شکل نگرفت و مدام این افراد قصد داشتند با توهین و هل دادن نوری‌زاد و افراد دیگر جو رو به هم بریزند که در ‌‌نهایت بدون اینکه مسئولان حراست حضور داشته باشند افراد دارای ریش بلند، یقه بسته و چهره خاص با سردادن شعار مرگ بر ضدولایت فقیه و مرگ بر منافق نوری‌زاد رو از مصلی مجبور به خروج کردند. نوری زاد در حالی که مورد ضرب و شتم افراد معلوم الحال قرار می‌گرفت از محل نمایشگاه خارج شد و دریغ از یک نیروی حراستی که بخواهد یا حتی بتواند جلوی این هتک حرمت به ساحت مطبوعات و قلم را بگیرد. این اتفاق به صورت مشابهی البته بدون قسمت آخر برای سردار علایی اتفاق افتاد.

ورزشکار سنگین وزن، لباس شخصی یا خبرنگار…؟!

بدون اغراق باید گفت که نمایشگاه امسال بیشتر از هر سال دیگری در غرق رسانه‌های محافظه کار و تازه به دوران رسیده بود. به طوری که احساس کردم نسبت به سال گذشته اسم‌های غریب و تازه‌های به گوشم خورده که از غرفه‌های چند ده متری هم برخوردار شدند. وقتی به چهره خبرنگاران و مسئولان این غرفه‌ها نگاه می‌کردم نه اثری از مهربانی و روی گشاده می‌دیدم و نه اثری از روابط عمومی قوی و پاسخگو. البته جای لباس و ظاهر آراسته بیش از هرچیز دیگری خالی بود. آراستگی ظاهری و حسن نیت و نگاه آرام و دوست داشتنی از مولفه‌های کار حرفه‌ای خبر روزنامه نگاری محسوب می‌شود که من در کمتر غرفه‌ای از غرفه رسانه‌های محافظه کار دیدم. نگاه زیرچشمی، حضور بدون سلام‏ و تسبیح و انگش‌تر در دست این افراد نشان می‌داد که خبرنگاری و روزنامه نگاری در تسخیر افرادی است که رفته رفته به یکسان فکر کردن دیگران می‌اندیشند.

نکته حائز اهمیت اینجاست که وقتی یکی از افراد نزدیک به جناح منتقد اعم از فعالان سیاسی، هنرمندان و… در نمایشگاه حاضر می‌شدند این افراد با محاصره این فعالان مدنی و افراد منتقد سعی می‌کردند سوالاتی را بپرسند که پاسخ گفتن به آن‌ها چالش برانگیز باشد. حداقل دو موردی که از نزدیک مشاهده کردم یعنی نوری زاد و سردار علایی از این دست بودند.

مثلا امیرحسین ثابتی وبلاگ نویس و عضو بسیج دانشگاه تهران همراه با نزدیک ۱۵ نفر از افرادی که از نظر ظاهری شناخته شده بودند سردار علایی رو دوره و از ایشان درباره مقاله انتقادی‌اش که شکنجه رو تقبیح کرده بود پرسیدند که سردار علایی در آرامش به این پرسش‌ها پاسخ گفت و البته پاسخی درخور.

از این رفتار‌ها اینگونه استنباط می‌کنم که پیاده نظام افراد محافظه کار و رادیکال جناح حاکم تصمیم گرفتند طبق برنامه ریزی حساب شده افراد منتقد را دوره کرده و با استفاده از شرایط موجود مانور رسانه‌ای مناسبی از ایجاد تنش در نمایشگاه داشته باشند که در مورد نوری‌زاد کاملا موفق عمل کردند. نمونه دیگر برخورد سنگین افراد فعال در غرفه‌هایی مثل رجانیوز یا تسنیم این بود که وقتی با خبرنگار رجانیوز درباره تعبیرش از مردم حرف زدم مرا تهدید به ارسال به کهریزک کرد.

خبرنگار رجا: مردم از فتنه گران متنفر شدن / من: مردم که فقط شما نیستید / خبرنگار رجا: فقط شما هم نیستید. من: ما چنین ادعایی نداریم. / خبرنگار رجا: می‌خوای بزنم یه راست بری کهریزک.

در ‌‌نهایت آنچه که از نمایشگاه مطبوعات مشاهده کردم، نوعی تسخیر فضا و تلاش برای یکدست کردن فضای مطبوعاتی و رسانه‌ای کشور با فراهم کردن فضای کار برای افراد نزدیک به طیف رادیکال نظام بود. تلاشی که با توجه به تجربه سال ۸۸ و همچنین نزدیک شدن به انتخابات سال ۹۲ از اهمیت بالایی برخوردار است.

تشریفات نمایشگاه مطبوعات امسال

طبق برنامه ریزی مسئولان نمایشگاه‎، وعده ناهار افراد حاضر در غرفه‌ها تا سقف محدودی توسط برگزار کنندگان تامین می‌شد که برای غرفه ما این تعداد ۸ پرس غذا بود که عملا هر روز ۸ غذای دیگر کم می‌آمد و مجبور به تهیه این غذا از بیرون بودیم. نکته دیگر اینکه آب جوش و دیگر موارد پذیرایی غرفه داران باید از‌‌ همان غرفه‌ای تامین می‌شد که انبوه بازدیدکنندگان مورد پذیرایی قرار می‌گرفتند.

امسال هم مثل سالهای قبل، بازدیدکنندگان معمولی با ارائه کارت ملی و پرداخت هزار تومان می‌توانستنند مبلغ ۱۰ هزارتومان بن مطبوعات و همینطور خبرنگاران و مدیرمسئولان رسانه‌ها با پرداخت ۲ هزارتومان به ترتیب ۲۰ و ۵۰ هزارتومان بن مطبوعات دریافت کنند که صف‌های طویل و باجه‌های کم تعداد ارائه بن به شهروندان مشکلاتی را ایجاد کرده بود.